سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:, |
|
........ |
 |
دیشب خواب دیدم.
صبح که بیدار شدم احساس میکردم کسی منو با چوب حسابی زده.
عکسای عروسیمون فقط آماده شده. رفتیم دیدیم خیلی قشنگ شده بود.
این دو روز تعطیلی هم رفتیم ساوه خونه عمه شوهرم که 3تا پسر داره که مثل داداشام میمونن و عزیزن برام.
خیلی خوش گذشت.
حس بدی دارم.
در حالیکه امروز روزیه که عیدیمو گرفتم.
پارسال همچین روزی چقدر فوق العاده بود.
دلشوره دارم.
نظرات شما عزیزان:
|
|
|
|
|